▫️ پادشاهی که به شکار میرفت، در بیرون شهر دیوانهای را دید که سگی را نزد خود نشانده و با آن حیوان مأنوس است.
▫️ پادشاه به وزیر خود گفت: تأمل کن تا کمی با این دیوانه شوخی کنیم و بدین وسیله شاد شویم.
▫️ وزیر گفت: قربان! میترسم بیادبی کند و خاطر مبارک شما را آزرده نماید.
▫️ پادشاه گفت: باکی نیست و سپس نزد دیوانه آمدند.
▫️ پادشاه گفت: ای آزادمرد! تو بهتری یا سگ تو؟
▫️ دیوانه در جواب گفت: قربانت گردم! سگ، هرگز از فرمان این گدا (خودم) سرپیچی نمیکند. ✨
👈🏿 پس شاه و گدا اگر از فرمان خدا اطاعت کنند، البته از سگ بهترند و
چنانچه نافرمانی نمایند، سگ از هر دوی آنها بهتر خواهد بود.✨
🍂 پادشاه نتوانست پاسخی بگوید و راه خود در پیش گرفت و رفت.
توجه